«باران سیاه» از سوی روزنامه «یومیوری» ژاپن عنوان «شفاف ترین و عمیقترین تصویری که از فاجعه هیروشیما در ذهن ادبیات نقش بسته» را گرفته است. ایبوسه تا سال های سال پس از فاجعه اتمی «هیروشیما» دربارهی آن چه بر زادگاهش گذشت سکوت کرده بود، اما بالاخره سکوتش را شکست و «باران سیاه» را نوشت، او دربارهی انگیزهی نوشتن این رمان گفته است: «آخرش فکر کردم، باید در مخالفت با جنگ چیزی بنویسم. "باران سیاه" داستانی است که بعد از جنگِ ویتنام نوشتم.»
قدرتالله ذاکری در مقدمه این اثر نوشته است: «ایبوُسه تا سال 1965 دربارهی هیروشیما چیزی ننوشت، اما خشم و اندوه ناشی از جنگ ویتنام در این سال او را ناگزیر به نوشتن "باران سیاه" کرد. در واقع بعد از فاجعهی هیروشیما و ناگاساکی و دیدن فرجام سیاه جنگ و قدرت طلبی افسار گسیخته، گمان می رفت سر انسان به سنگ خورده است و دیگر هیچ جنگی به وقوع نخواهد پیوست. اما جنگ ویتنام شروع شد. در این هنگام او وصیت نامه ادبی خود را نوشت تا آیندگان بدانند در هیروشیما چه گذشت.»